تبادل لینک
هوشمند برای
تبادل لینک
ابتدا ما را با
عنوان
نوکران حضرت مهدی(ارواحنا فداه) و
آدرس ghanbar313.loxblog.com
لینک
نمایید سپس
مشخصات لینک
خود را در زیر
نوشته . در صورت
وجود لینک ما در
سایت شما
لینکتان به طور
خودکار در سایت
ما قرار میگیرد.
الحمد لله رب العالمین و لا حول و لا قوه الا بالله العلی العظیم
و الصلاه و السلام علی خیر خلقه و خاتم انبیائه و رسله سیدنا و نبینا و شفیع ذنوبنا ابی القاسم محمد صلی الله علیه و علی اهل بیته الطیبین الطاهرین المعصومین لاسیما بقیت الله فی الارضین روحی و ارواح العالمین له الفداء.
موضوع بحث, اثبات وجود مقدس حضرت بقیت الله الاعظم, امام عصرـ ارواحنافداه ـ بر اساس دلایل عقلی است. روشی را كه برای اثبات این مطلب از نظر عقل برگزیده ایم, روش معروف منطقی به نام روش ((سبر و تقسیم)) است كه آن را روش ((تردید)) نیز گفته اند. از این روش, متكلمان امامیه در كتاب های كلامی خود بهره برده اند; از جمله شیخ طوسی, در كتاب الغیبه بر اساس این روش, بر وجود حضرت امام عصر ـ ارواحنافداه ـ استدلال كرده است. قبل از ایشان, سید مرتضی در كتاب الذخیره و دیگر كتاب های مربوط به مسئله ی امامت این روش را به كار گرفته است و قبل از سید مرتضی, شیخ مفید در آثار مربوط به مسئله ی مهدویت و امام عصر(عج) از این روش استفاده كرده است.
با توجه به این مقدمات, باید مذاهب موجود در جهان اسلام را بر مبنای قانون سیر و تقسیم بررسی كنیم و دیدگاه های آن ها را درباره ی امام و خلیفه ی پیامبر مطالعه كنیم.................
در ابتدا باید به یک مقدمه اشاره کرد که تقسیم علوم به عقلی و نقلی در فرهنگ اسلامی یک اصطلاح و قرارداد است که خالی از تسامح نیست؛ زیرا بسیاری از موضوعات و مسایل علوم نقلی عقلی نیز هستند و مستند به ارتکاز، فطرت و عقل میباشند و قبول آنها مبتنی بر قبول مبادی آنهاست و قبول مبادی آنها نیز مبتنی بر عقل است.(1)
در قرآن چند آيه هست كه مورد استدلال شيعه در باب امامت است.يكى از آن آيات آيه: «انما وليكم الله» است(اتفاقا در همه اينها روايات اهل تسنن هم وجود دارد كه مفاد شيعه را تاييدمىكند).ما آيه اى در قرآن داريم به اين صورت: «انما وليكم الله و رسولهو الذين امنوا الذين يقيمون الصلوة و يؤتون الزكوة و همراكعون» (1) . «انما» يعنى منحصرا(چون اداة حصر است).معنى اصلى «ولى» سرپرست است.ولايت يعنى تسلط و سرپرستى: سرپرست شما فقط و فقط خداست و پيغمبر خدا و مؤمنينى كه نماز را بپا مىدارند و در حال ركوع زكاتمىدهند.
ما در دستورات اسلام نداريم كه انسان در حال ركوع زكات بدهد كه بگوييم اين يك قانون كلى است و شامل همه افرادمىشود.اين، اشاره است به واقعهاى كه در خارج يك بار وقوع پيدا كرده است و شيعه و سنىبه اتفاق آن را روايت كردهاند و آن اين است كه على(ع)در حال ركوع بود، سائلى پيدا شد و سؤالى كرد، حضرت اشاره كرد به انگشت خود.............
الحمد لله رب العالمين و لا حول و لا قوه الا بالله العلي العظيم و الصلاه و السلام علي خير خلقه و خاتم انبيائه و رسله سيدنا و نبينا و شفيع ذنوبنا ابي القاسم محمد صلي الله عليه و علي اهل بيته الطيبين الطاهرين المعصومين لاسيما بقيت الله في الارضين روحي و ارواح العالمين له الفداء. موضوع بحث, اثبات وجود مقدس حضرت بقيت الله الاعظم, امام عصرـ ارواحنافداه ـ بر اساس دلايل عقلي است. روشي را كه براي اثبات اين مطلب از نظر عقل برگزيده ايم, روش معروف منطقي به نام روش ((سبر و تقسيم)) است كه آن را روش ((ترديد)) نيز گفته اند.
از اين روش, متكلمان اماميه در كتاب هاي كلامي خود بهره برده اند; از جمله شيخ طوسي, در كتاب الغيبه بر اساس اين روش, بر وجود حضرت امام عصر ـ ارواحنافداه ـ استدلال كرده است. قبل از ايشان, سيد مرتضي در كتاب الذخيره و ديگر كتاب هاي مربوط به مسئله ي امامت اين روش را به كار گرفته است و قبل از سيد مرتضي, شيخ مفيد در آثار مربوط به مسئله ي مهدويت و امام عصر(عج) از اين روش استفاده كرده است. در اين جا چند نكته را به عنوان پيش درآمد بحث يادآور مي شوم:..............
پیش از پرداختن به هر کاری, اگر ضرورت و بایستگی آن معلوم باشد، انسان برای انجام آن، انگیزه و نشاط لازم را پیدا می کند. وقتی سخن از مباحث «مهدویّت» به میان می آید، ممکن است سؤال شود: با وجود موضوعات بسیار گوناگونی که در جهان علم و دانش وجود دارد، چرا باید به مباحث مهدویّت پرداخت؟
در پاسخ باید گفت که، «اندیشه ی مهدویّت» پاسخ گویی کامل و جامع به خواسته و نیاز دیرین انسان ها در اصلاح وضعیت نابسامان بشری است و «دولت مهدوی» پاسخ گوی تمام کاستی ها و ناراستی ها - براساس محوریت دین, اخلاق و معنویت - است.
نویسنده: آیت الله جوادی آملی بیشک، هر اجتماعی از انسانها همواره نیازمند رهبری مقتدر است، تا امور خویش را تحت تدبیر او تمشیت کند: «لابُدَّ للنّاس من أمیر برّ أو فاجر»؛ (1) اما مسأله ی امامت و ولایت، برتر از رهبری و تمشیت امور دنیایی مردم است و ملاک نیاز به پیامبر و امام معصوم منحصر در امور یاد شده نخواهد بود. برخی بر ضرورت نبوت و امامت چنین استدلال میکنند: از آنجا که بشر موجودی اجتماعی و مدنی است و نظم، لازم تمدن و آن هم در گرو وجود قانون است، هماره به انبیا و امامانی نیاز دارد، تا با وضع قوانین و اجرای آنها، بقای نظم و پیشرفت تمدن بشری را تأمین و تضمین کنند. (2) خواجه نصیرالدین طوسی (ره) این برهان را چنین به چالش کشیده است: این بیان در اثبات ضرورت نبوت و امامت تام نیست؛ زیرا بسا انسانها و جوامعی که هرگز دینی اختیار و از پیامبر و امامی پیروی نمیکنند، اما بهتر یا بسان ما زندگی میکنند. تمدنی، قانونی و نظمی دارند که دنیای آنان را تأمین میکند. پس ضرورت نبوت و امامت بدان جهت نیست که در پرتو آن دنیایمان به سامان رسد؛ بلکه از آنجا که ما موجودی ابدی هستیم و تا بینهایت راهی طولانی پیش رو داریم، این ابدیت و مسیر تا بینهایت که به نام معاد میشناسیم و پیمودن طریق سعادت ابدی خود نیازمند بعثت انبیا و نصب ائمه است.
دليل بر صحت امامت وجود اقدس امام زمان (ارواحنا فداه) اينست كه از پيغمبر صلّى اللَّه عليه و آله در خصوص وى و غيبتش و كيفيت مخصوص بآن تنصيص شده (يعنى با صراحت در باره آن سخن گفتهاند) و بدون اختلاف هم واقع شده و چيزى از آن فروگذار نشده است. بر حسب عادت نميشود باور كرد كه جماعت بسيارى به دروغ از موضوعى خبر دهند، و همان طور كه آنها گفته و وصف نمودهاند هم مصداق پيدا كند!. پس وقتى كه اخبار غيبت امام زمان پيش از ميلاد وى بلكه قبل از زمان پدر و جدش رسيده و در دسترس مسلمانان قرار گرفته باشد، بطورى كه فرقه كيسانيه و ناووسيه و واقفيه آن را دستاويز اصلاح عقايد خود قرار دهند، و محدثين شيعه و اصول مؤلفه آنها در عصر حضرت امام محمد باقر و امام جعفر صادق عليهما السلام ثبت نموده و آن را از پيغمبر صلّى اللَّه عليه و آله و يك يك ائمه طاهرين عليهم السلام نقل كرده باشند، اعتقاد بامامت حضرت صاحب الزمان عليه السّلام بدليل اين صفت و غيبت مزبور كه در دلائل و اعلام امامت آن سرور ذكر شده، صحيح مىباشد و هيچ كس را نميرسد كه آن را انكار كند............
همان گونه كه بعثت پیامبر اكرم در بدترین عصر تحقق یافت، ظهور حضرت حجت(عج) نیز در هنگامی است كه ظلم و جور و یأس و نومیدی جهان را فراگرفته باشد. قرن ششم میلادی را باید عصر حاكمیت سیاهی و تباهی نامید، چرا كه در آن زمان ابرهای متراكم نادانی، سایه شوم و سنگین خود را بر زندگی بشر افكنده بود و جوامع آن روز در تنگناهای اقتصادی و اجتماعی مرگباری قرار داشتند، لیكن سنت تاریخ و قانون طبیعت و مشیت حق تعالی، همواره به اثبات رسانیده كه در چنین مقاطع حساس و یأس آور است كه روشنایی و امید از اعماق ظلمت و یأس پیدا میشود و بهار سبز و خرم از دل زمستان سرد و بیجان متولد میگردد. در عصری، پیام روح بخش بعثت رسول اكرم صلی الله علیه و آله بر كالبد افسرده و مرده جهان دمیده شد كه پانصد سال و به نقلی هفتصد سال از ظهور عیسی بن مریم گذشته بود. در این فترت و فاصله ممتد كسی به پیامبری مبعوث نگردید، جهل و ظلم بر سراسر گیتی حكومت می كرد و جنگ نامعقول ایران و روم نابسامانی ها و افسردگیهای فراوانی به بار آورده بود........
درآمد سال سال على است ولى جاى آنانى هم كه به عبادت ـ از گونه نظر در صورت ولى خدا(1) ـ روزگار مى گذرانده اند نيز هست; سلمان و بوذر و عمار و سرانجام غلام على قنبر.وى كه زندگى اش به ظاهر و به باطن وقف على و آل بود و مظلوم; مظلوم به مفهوم بى توجهى و كم عنايتى به شخصيت و هم به كلمه قنبر و ادامه اين مظلوميت در طول اعصار و تا روز امروز. مظلوم از براى آن كه نه شعرى به خاطرش سرودند و نه حماسه اى از برايش نگاشتند(2) و هر چند غلامعلى و غلام على فراوان شد ولى كمتر كسى نام قنبر بر فرزندش نهاد و آنانى كه نامشان قنبر بود كمتر نام آفريدند و در جريده مصلحان و محققان ذكرى از ايشان نرفت و آن قنبر نامان انگشت شمار نيز خود مظلومى ديگر شدند(3); نه كسى قلم بر ايشان لنگانيد و نه خود قلم بر دوش بنان نهادند.اين مظلوميت ساليان سال ادامه داشت تا از بركات روح قدسى آن شهيد راه حلقه به گوشى على, خامه نويسنده عاشق غلامى على و غلام على, علا مه محمدرضا عبدالامير انصارى, نخستين كتاب مستقل در باره قنبر را با نام قنبر المذبوح(4) فى حب على ـ عليه السلام ـ(5) به زبان وحى نگاشت.اين كمين بنده نيز كه همواره در پى شناساندن چهره هاى درخور توجه و كمتر مورد توجه بوده است, با در رسيدن سال ((سلونى)) آهنگ آن نمودم تا متن اين كتاب محققانه را به در درى درآورم تا پارسى زبانان عربى گريز نيز از اين ترجمان تحريرگونه استفادت برند و از چون اويى محروم نگردند; تقارن نام مترجم حقير با آن نويسنده عديم النظير نيز گيرنده فال نيكى ديگر شد... والسلام على مولاى قنبر و مولاى مولاى على
قاعده لطف از قواعد کلامی است که متکلمان به آن، بر وجود و لزوم معصوم استدلال می کنند. و این بدان معنی است که خداوند، زمینه نزدیکی انسان به طاعت و دوری او را از معصیت، فراهم می کند، اما نه به گونه ای که به حد اجبار برسد. شیخ مفید در پاسخ از این پرسش که دلیل بر وجود امام زمان (ع) چیست؟ به قاعده لطف استناد می کند و می نویسد: وجود امام معصوم و حجت حق، در هر زمان لازم و این وجود معصوم، لطف است و لطف، همیشه بر خدا لازم است. 1 خواجه نصیرالادین طوسی (در اول بحث امامت تجرید الاعتقاد، ص 222) می نویسد: نزد عقلا، معلوم است که انحصار لطف الهی در تعیین امام است. وجود امام لطفل است و تصرف او در مسائل اجتماعی، لطفی دیگر و غیبت امام، مربوط به ما می شود. 2...............
خزانه و خزانه داری، عبارتی است که کاربردش را بیشتر برای حفاظت از گنجینه های طلا و نقره می شناسیم. در صورتی که ممکن است گنجینه ای، مملو از اسناد و مدارک هم نیازمند خزانه دار باشد. امّا چیزهای مادی، مثل پول، سند، عکس، یک اتاق گل و چیزهایی از این دست، تنها مواردی نیستند که نیازمند نگهبان و خزانه دارند. علم هم می شود خزانه دار داشته باشد. لااقل مایی که بارها به سوال «علم بهتر است یا ثروت» پاسخ داده ایم – البته اگر گفته باشیم علم!- می دانیم که علم ارزشمندتر از پول است. خوب خزانه داری هم برای گوهرهای ارزشمند است دیگر........
بر حسب روایات و اخبار، وجود افراد مؤمن در بین مردم، منشأ خیر و برکت و موجب نزول باران و جلب منافع و دفع بسیاری از بلاها و خطرها از جامعه است، چنانکه در تفسیر آیه 251سوره بقره(ولولا دفع الله الناس بعضهم ببعض لفسدت الارض و لكن الله ذوفضل علي العالمين) ازامام صادق عليه السلام نقل شده که فرمودند: «إن الله لیدفع بمن یصلی من شیعتنا عمن لا یصلی ولو اجتمعوا علی ترک الصلاه لهلکوا؛ به درستی که خداوند به واسطه نمازگزاران شیعه، بلا را ازکسانی که نماز نمی خوانند، دفع می کند. زیرا اگر همه شیعیان نماز را ترک گفته، هلاک می گردند»
اینک نسبت به بعضی از فرازهای فرمایش امام سجاد عليه السلام توضیحاتی ارائه می دهیم: «نحن أمان لأهل الأرض کما أن النجوم أمان لأهل السماء.»(اين جمله در توقيع امام زمان عليه السلام نيز آمده است كه حضرت فرموده اند:«اني لامان لأهل الأرض کما أن النجوم أمان لأهل السماء.»احتجاج طبرسي،ج2،ص545) در این فراز از سخنان امام عليه السلام به نقس حیاتی و پراهمیت ائمه اطهار عليهم السلام نسبت به امنیت و آرامش اهل زمین اشاره گردیده و وجود امامان و رهبران معصوم - که از سوی خدا عهده دار مسئولیت هدایت و ارشاد و رهبری جامعه گردیده اند- برای اهل زمین ، موجب امنیت و آرامش دانسته شده و این بسان ستارگان آسمان است که موجب آرامش اهل آسمانند.........
سلیمان گوید: از امام صادق عليه السلام پرسیدم که مردم در زمان غیبت چگونه از امام غایب بهره مند می شوند؟ آن حضرت فرمود:« همچنان که از خورشید هنگامی که در پشت ابرها است، بهره مند می گردند».
آثار وبركات وجودي امام عصر (عليه السلام)
احادیث و روایات ازپیامبر اکرم و ائمه عليه السلام در جواب وپاسخ این گونه پرسش ها فراوان است که ذکر آن در این مختصر نمی گنجد، لکن از باب نمونه به عنوان تیمن و تبرک ، حدیثی را از امام سجاد عليه السلام که بیانگر پاره ای از برکات وجودی امام عليه السلام است، ذکر می کنیم:...........
اعتقاد و باور به امام زمان (عج) و معرفت و محبت ایشان از نظر فردی، خانوادگی و اجتماعی دارای تأثیرات مثبت فراوانی است که شناخت این آثار موجب افزایش دلبستگی و تشویق بیشتر در جهت تقویت مبانی ولائی انسان در محیط خانواده و روابط خانوادگی و تربیت فرزندان خواهد شد. برخی از فوائد مهدی محوری در خانواده عبارت است از.......
از جمله نعمتهاي باطني و ارزشمند که خداوند به ما ارزاني داشته و ما آن گونه که شايسته است قدر آن را نميدانيم، نعمت وجود امام زمان(ع) است. ايشان متعلّق به گروه يا فرقة خاصّي نيست؛ او متعلّق به همه است. او واسطة رحمت و فيض الهي است. هر کس هر چه دارد، به برکت وجود اوست، امّا اکثر مردم او را نميشناسند و با وي ارتباط ندارند. تمامي نعمتهاي خداوند را ميتوان در دو گروه قرار داد؛ برخي از اين نعمتها مادّي وظاهري و برخي ديگر غير مادّي و باطني هستند. «وَ اَسبَغَ عَلَيکُم نِعَمَهٌ ظاهِرَةً و باطِنةً؛ نعمتهاي ظاهر و باطن را بر شما سرازير کرده است.»
دکتر حامد حفنی داود، از دانشمندان معاصر اهل سنّت، مقدمهای کوتاه بر کتاب«بحث حول المهدی»شهید سیّد محمّد باقر صدر نوشته است. این مقدّمه، حاوی بحثی مختصر در اصالت اسلامی و لزوم عقلی اعتقاد به مهدویّت، و چند سطر درباره کتاب یاد شده است............
قنبرغلام مخصوص على عليه السلام بود و حجاج بن يوسف او را دستگير كرد و گفت تو بنده على بن ابيطالب هستى؟قنبر گفت من بنده خدا هستم و على هم ولينعمت من است.حجاج گفت از دين على تبرى و بيزارى بجوى قنبر گفت تو مرا راهنمائى كن بدينى كه بهتر از دين على باشد .
حجاج گفت حال كه از دين او تبرى نميجوئى پس هر گونه كشتن را اختيار ميكنى بگو تا ترا بدانقسم بقتل برسانم.قنبر گفت اختيار با خود تست بهر قسم كه تو مرا بكشى من هم ترا بهمان قسم (در روز قيامت) بقتل ميرسانم و بالاخره بدستور حجاج بشهادت رسيد.
از حضرت صادق عليه السلام روايت شده است كه قنبر على عليه السلام را خيلى دوست داشت و موقعيكه حضرت از منزل خارج ميشد قنبر هم با شمشير پشت سر او بيرون ميشد يكشب على عليه السلام فرمود قنبر چرا پشت سر من ميآئى؟عرض كرد بجهت آنكه مبادا صدمهاى بوجود مبارك تو وارد شود فرمود تو از اهل آسمان مرا حراست ميكنى يا از اهل زمين؟عرض كرد بلكه از اهل زمين فرمود بدون اذن خدا اهل زمين نميتوانند بمن صدمهاى برسانند پس قنبر برگشت